مطالب آموزشی مدیریت دارایی های فیزیکی

    مدیریت کار

    امتیاز کاربران

    ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
     

    مدیریت دارایی های فیزیکی چیست؟
    روش ها و فعالیت های طرح ریزی شده ای است که سازمان از طریق آنها دارایی های فیزیکی، سیستم های دارایی ها و نیز هزینه ها، ریسک ها و عملکرد آنها را در طی چرخه عمر آن دارایی با هدف پیاده سازی برنامه های استراتژیک سازمان به صورت بهینه و پایدار، برنامه ریزی و مدیریت می نماید.

    مزایای مدیریت دارایی های فیزیکی:
    •    کنترل بودجه بهتر و موثرتر
    •    کاهش هزینه های دوره عمر دارایی ها
    •    افزایش بازگشت سرمایه گذاری و رشد
    •    ارتقای عملکرد زیست محیطی ، ایمنی و سلامت
    •    پشتیبانی موثر در فرآیند تصمیم گیری
    •    مهندسی مجدد سازمان
    •    مدیریت ریسک
    •    افزایش رضایتمندی مشتریان و ارتقاء شهرت کسب و کار
    •    افزایش تولید و بهره وری نیروی کار

    مدل آپتایم
    یکی از قویترین مدل های موجود در زمینه تعالی
    مدیریت دارایی های فیزیکی
    است. این مدل اولین بار سال 1995 با تالیف کتابی با همین نام منتشر شد و ویرایش های آن در سالهای 2006 و 2016 توسط آقای پیکنل منتشر گردید.
    این مدل در چارچوب یک هرم، 10جنبه مهم و موثر در سه سطح (رهبری، ضروریات، تعالی) و در راستای دستیابی به تعالی در مدیریت دارایی های فیزیکی را معرفی نموده است.  موفقیت و کارآیی در پیاده‏ سازی مدیریت دارایی ‏های فیزیکی نیازمند حرکت در تمامی 10 جنبه هرم با در نظر گرفتن هدف و مسیر حرکت است.

    اهداف مهم سطح رهبری
    •    تدوین نظام نامه راهبردی مدیریت دارایی های فیزیکی
    •    فرهنگ سازی مدیریت دارایی های فیزیکی در سازمان
    •    برگزاری دوره های آموزشی جهت مدیران و پرسنل
    •    تهیه و ابلاغ چشم انداز، خط مشی و بیانیه ماموریت
    •    تدوین استراتژی های کلان (هم راستا با استراتژی سازمان) بر اساس کارت امتیازی متوازن
    •    ایجاد سیستم های انگیزشی در راستای ارتقای بهره وری
    •    چند مهارته نمودن افراد بمنظور استفاده بهینه از نیروی انسانی
    •    اصلاح فرآیندهای منابع انسانی در راستای استقرار سیستم مدیریت دارایی های فیزیکی
    •    مدیریت دانش افراد در راستای استقرار سیستم مدیریت دارایی های فیزیکی
    •    تغییر ساختار سازمانی متناسب با نیازهای سازمان

    اهداف مهم سطح الزامات
    •    استقرار نظام آراستگی (5S) در انبارها، خودروها، محیط کار و کلیه زیرساخت های اصلی مرتبط با مدیریت دارایی های فیزیکی
    •    پیاده سازی و استقرار سامانه تحت وب مدیریت دارایی های فیزیکی (EAMS)
    •    یکپارچه سازی و ایجاد ارتباط EMAS با GIS، مالی و انبارها، ثبت حوادث، منابع و طرح ها و سایر سامانه ها
    •    مکانیزه نمودن فرآیند های زنجیره تامین (SCM)
    •    انجام بازدیدهای روتین از تجهیزات مهم شبکه (ترانسفورماتور، سرکابل، کلید و ریکلوزر) مطابق برنامه های زمانبندی TBM
    •    تدوین برنامه های RCM بر اساس نیاز شبکه توزیع
    •    بازدید پیش بینانه تجهیزات حساس بر اساس RCM توسط آلتراسونیک، ترموویژن و سایز تجهیزات
    •    شناسایی و تحلیل علل ریشه ای (RCA) ترانسفورماتورها و تجهیزات حساس سطح فشارمتوسط
    •    ایجاد روال های فرآیند  تعمیرات مبتنی بر وضعیت (CBM)
    •    استقرار فرآیند مدیریت کار و صدور دستورکار بصورت مکانیزه در EAMS
    •    ایجاد سیستم رزرو کالای مورد نیاز در انبار پس از برنامه ریزی و برآورد منابع
    •    تخصیص تبلت به تمامی همکاران دخیل در سامانه
    •    تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد (KPI) و تعیین حد پذیرش برای تمامی شاخص ها و تعیین مسئول شاخص
    •    استقرار مدیریت دارایی های فیزیکی در بخش لوازم اندازه گیری
    •    استقرار مدیریت دارایی های فیزیکی در بخش های مهندسی و نظارت
    •    استقرار مدیریت دارایی های فیزیکی در سایر واحد های سازمان
    •    تدوین نظام کالیبراسیون تجهیزات اندازه گیری (نظیر ارت سنج، آلتراسونیک، مگر، ترموویژن، پیرومتر لیزری و...)
    •    ایجاد روال بروزرسانی GIS از طریق اجرای دستورکارهای تعمیراتی اجرا شده
    •    ایجاد فرآیند مکانیزه ثبت دستور کار تاسیسات از طریق سامانه EAMS
    •    ایجاد روال اجرای دستورکارهای اضطراری از طریق EMAS بصورت مکانیزه
    •    ایجاد نقطه سفارش در انبارک اضطراری
    •    ایجاد انبار پک جهت دریافت کالای دستور کار برنامه ریزی شده
    •    ایجاد انبار اضطراری جهت دریافت کالای دستور کارهای اضطراری
    •    ایجاد و استقرار نظام ارزیابی پیمانکاران
    •    ایجاد و استقرار نظام ارزیابی عملکرد واحد ها

    اهداف مهم سطح تعالی
    •    تبدیل سازمان به یک سازمان یادگیرنده و یاددهنده
    •    ایجاد روالی برای بهبود مستمر تمامی فعالیت های سازمان (TQM)
    •    پایش قابلیت اطمینان شبکه و دسترسی به بالاترین سطح قابلیت اطمینان
    •    ایجاد کلاس جهانی در حوزه مدیریت دارایی ها
    •    استقرار RCM در سازمان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و بهینه در شناسایی معایب شبکه بر اساس GIS و سایر اطلاعات دریافتی
    •    پیاده سازی و ایجاد راهکارهای تحلیل و ریشه یابی خرابی ها
    •    استقرار نت بهره ور فراگیر (TPM)
    •    ایجاد روش های بهینه سازی نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه (PMO)
    •    استقرار نظام 6ᵟ (شش سیگما)
    •    بهینه سازی هزینه چرخه عمر (LCC)

    تشریح فرآیند مدیریت کار
    (Work Management)

    چارچوب مدیریت کار
    •    مدیریت کار بر این موضوع تمرکز دارد که در تلاش برای رسیدن به اهداف سازمانی، بیشترین کارایی را از منابع انسانی بدست آورد.
    •    برنامهریزی نگهداری و تعمیرات بر "چه کاری" و "چگونگی انجام" آنها تمرکز دارد و در حین برنامهریزی کار‏هایی که باید انجام شوند، منابع و فعالیت‏های مورد نیاز نیز شناسایی می‏شوند.
    •    زمانبندی بر "چه زمانی" و "توسط چه کسی" تمرکز دارد تا اطمینان حاصل گردد که کار انجام نخواهد شد مگر اینکه تمامی منابع مورد نیاز برای انجام کار بدون تاخیر قابل اجتناب آماده ‏باشند.
    •    برنامهریزی و زمانبندی مؤثر، تأثیر زیادی بر افزایش مقدار کاری که ارزش افزوده تولید می‏کند دارند.
    •    گاهی ممکن است که بدلیل موقعیت اضطراری لازم شود که کاری بلافاصله انجام گردد، اما برنامهریزی و زمانبندی بسیار کارآمد‏تر می‏گردد وقتی که بر حذف تاخیرات قابل اجتناب (شامل انتظار برای قطعه، اطلاعات، ابزار مخصوص، زمانهای اضافی صرف شده برای نقل مکان) تمرکز می شود.

    تعریف مدیریت کار
    انجام صحیح کار با روش مناسب و در زمان مطلوب، جهت رسیدن به اهداف سازمان، با بهینه ترین استفاده از منابع موجود، فرایندی است که توسط مدیریت کار فراهم میشود.

    فرآیند مدیریت کار
    هر آنچه در زمينه تسهيل نمودن انجام فعالیتهای صحيح با روشي درست و بهموقع باشد را مديريت كار گويند. با اينكه برنامه ريزي و زمان­بندي كار در قلب فعاليت­هاي نگهداري و تعميرات قرار دارند، اما خود، بيان كننده قسمتي از يك داستان پيچيده اند. مديريت كار شامل برنامه ريزي و زمان بندي و فعاليت­هايي است كه در مجموع شش گام اصلی، چرخه مديريت كار را تشكيل مي­دهند.
    با توجه به شکل، برنامه­ريزي و زمان­بندي، دو گام مهم در چرخه مديريت كار هستند:
    •    برنامه ريزي بيان مي­كند كه چهکاری چگونه انجام مي­شود.
    •    زمان­بندي مشخص مي­كند كه کار چه وقت انجام ميشود.

    چرخه مدیریت کار

    طراحی فرم درخواست کار و فرم دستور کار (24F01/05)
    مطابق فرآیند مدیریت کار مدل آپتایم
    صورت مساله!
    خرابي­ها، تعميرات اضطراري، زمان­هاي توقف برنامه­ريزي و زمان­بندي نشده، اضافه كاريها و نبود قطعات يدكي در زمان تعميرات، به ظرفيت و سود يك مجموعه لطمه می زند. براي جلوگيري از به دام افتادن در اين مشكلات، نياز به تلاش در چهار زمينه ذيل وجود دارد:
    •    وجود و در دسترس بودن مواد و قطعات در زماني كه شما به آن نياز داريد (مديريت مواد و قطعه يدكي)
    •    انجام فعاليت­هاي صحيح پيش اقدام كه سبب كاهش پيامدهاي مخرب خرابي­ها مي­شود (مانند استفاده از روشهايي نظير RCM)
    •    در دسترس داشتن مهارت­ها و توانايي­ها جهت انجام صحيح و موثر كارها (نيروي انساني)
    •    انجام صحيح فعاليت­هاي نت از طريق اجراي مديريت كار موثر
    کاربرد مدیریت کار
    با فرض اينكه يك مجموعه داراي يك مديريت خوب در تأمین مواد و قطعات باشد، نيروي انساني ماهر و توانا در دسترس باشد، همچنين برنامه نت مناسب وجود داشته باشد، در اين زمان فرآيند مديريت كار است كه مي­تواند اين عناصر را گرد هم جمع كرده و سبب شود كه كار صحيح توسط شخص مناسب با استفاده از مواد و قطعات صحيح در وقت مناسب انجام شود.
    •    در سيستمِ داراي مديريت مؤثر، بهجز در مواقع اضطراري، فعاليتهاي نگهداري و تعميرات دستکم ۲۴ ساعت پيش از زمان شروع، برنامهريزي ميشوند. برنامهريزي بدين سبب انجام ميشود که اطمينان حاصل شود هيچ تأخير اجتنابپذيري در کار، بهدليل نقص در قطعات، مواد، ابزار، تجهيزات، الزامات ايمني، اطلاعات يا برنامۀ توليد، وجود نخواهد داشت.
    •    بهطور مطلوب، زمانبندي بايد يک هفته پيش از اجرا صورت گيرد تا از آمادگي تمامي منابع براي اجراي مؤثر کار اطمينان حاصل شود. زمانبندي انجام نخواهد شد، مگر آنکه تمامي منابع براي شروع کار آماده باشند.
    •    برنامهريزي و زمانبندي مؤثر، تأخيرهاي اجتنابپذير برای پرسنل نگهداري و تعميرات شامل انتظار براي قطعات، مواد، ابزار، تجهيزات، دستورالعمل، اطلاعات فني، مجوزهاي ايمني يا عدم توقف تجهيزات توسط عمليات، از ميان ميبرند.

    نکات مهم در مدیریت کار
    •    پس از برنامهريزي کار، براساس اولويتهاي موجود، زمانبندي صورت ميگيرد. منابع ناياب نگهداري و تعميرات بهگونهاي تخصيص مييابند که بيشترين منافع را براي سازمان ايجاد کنند. فعاليتهاي نگهداري و تعميرات بر اساس یک برنامه زماني و متناسب با نيازها تکميل ميشوند. فعاليتهاي نگهداري و تعميرات پيشگيرانه و اقتضايي در همان هفتهاي تمام ميشوند که اجرايشان زمانبندي شده است و اين به  معنی برآوردهشدن زمانبندي است.
    •    برآوردهشدن اکثریت فعاليتهاي پيش اقدام (فعاليتهاي پايش وضعيت (CM)، نوسازي و از رده خارجکردنهاي زمانبنديشده)، با فرض اجراي کامل و صحيح و متناسب با حالات شکست تجهيزات، نشاني از قابلیت اطمینان بالای سیستم (فرایندها و تجهیزات) در آينده است. بهعنوان هدف، همۀ زمانبنديهاي انجامشده براي فعاليتهاي پيشاقدام بايد بهموقع اجرا شوند.

    گزارش کار
    پس از پايان فعاليت نگهداري و تعميرات، گروه کاري، اطلاعات مربوط را در سوابق ثبت ميکند که شامل ساعت کار، مواد مورد استفاده، جزئيات کار انجامشده، وضعيت مشاهدهشده (اثرات خرابي)، يا هر تغيير يا بهبود پيشنهادي در شرح برنامۀ کار ميشود. سپس اطلاعات حاصل براي بهبود کيفيت تصميمات (مثلاً تعويض قطعه با توجه به پرهزينهشدن آن يا بازنگري در تاکتيک نگهداري و تعميرات) و ارتقاي اجراي کار در آينده، استفاده ميشوند.

    مدیریت نیروی کار سیار
    صنایع با دارایی­های فیزیکی و تجهیزات گسترده در یک منطقه بزرگ جغرافیایی، به احتمال زیاد نیروی کار سیار دارند. به­کارگیری نیروی کار سیار چالش­های منحصر به فردی برای مدیریت کار در پی خواهد داشت. پرسنل ممکن است در یک شیفت کامل از سرپرستانشان دور باشند. در برخی موارد، پرسنل سیار ممکن است به کارگاهشان نروند و برای چند روز سرپرستانشان را نبینند. شیوه­های مدیریت کار برای نیروی کار سیار به طور کلی همانند پرسنل یک کارخانه است، اما استثناهایی وجود دارد:
    •    ارتباطات با نیروی کار در طول روز ممکن است چالش برانگیز باشد، اگرچه امروزه فن آوری ارتباطات این مشکل را حل نموده است.
    •    ظرفیت خالص نیروی کار سیار به دلیل طی مسیرهای بعضا طولانی، از کارخانه­ها کمتر است. در هنگام زمانبندی باید این زمان تلف شده در نظر گرفته شود. به منظور به حداکثر رساندن بهره وری، باید کارهایی را که از لحاظ جغرافیایی نزدیک به هم هستند باهم زمان بندی کنیم.
    •    آنچه این کاهش ظرفیت خالص را جبران می کند، تمایل کارگران سیار برای کارآمدتربودن نسبت به همتایان خود است. آنها معمولا سعی می کنند در زمان کار تمرکز بیشتری روی انجام کار داشته باشند و کار را سریع تر انجام دهند تا مجبور نشوند روز بعد دوباره به همان محل برگردند.
    •    قطعات و مواد اولیه را می­توان به گونه­ای متفاوت تامین کرد زیرا نیروی کار سیار معمولا در وسیله نقلیه شان بسیاری از مواد و ابزارشان را حمل می­کنند. این امر در واقع می تواند برنامهریزی بسیاری از کارها را ساده تر کند.
    جابجایی مکانی نیروهای کار سیار
    •    طی مسافت بین کارهای مختلف، ظرفیت خالص نیروی کار سیار را کاهش داده است. راه حل کلیدی برای افزایش ظرفیت خالص کارگران سیار، زمانبندی کار به گونه­ای است که حداقل جابجایی صورت گیرد. اتصال اطلاعات و محل دارایی ها به سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به زمانبند کمک می­کند تا کارهایی را که از نظر فیزیکی به یکدیگر نزدیک هستند را در کنار هم زمانبندی نماید.

    •    سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) یا AVL را می توان در وسایل نقلیه در حرکت به منظور دقت و گزارش موقعیت مکانیشان مورد استفاده قرار داد. این امر به سرپرستان کمک خواهد کرد تا موقعیت نیروی کارشان را بر روی یک نقشه نسبت به دارایی­ها و کارها بسنجند. هنگامی که تعداد کارها زیاد می شود، این اطلاعات در انتخاب نیروی کار سیار برای اعزام به محل می­تواند مفید واقع ­شود.


    © 2024 تمامی حقوق سامانه، محفوظ و هرگونه کپی برداری از مطالب سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.