مروری بر مدل آپتایم (زمان در دسترس)
- ناصر نایب
- مقالات
- بازدید: 2281
کتاب زمان در دسترس رویکرد ساختاریافتهای برای درک مفاهیم مهم در مدیریت داراییهای فیزیکی ارائه میدهد. اما در توضیح بعضی از مفاهیم و پیشنهادهای ارائه شده در این گزارش از ویرایش سوم کتاب نیز بهرهبرداری شده است. در شکل زیر مدل تعالی مدیریت داراییهای فیزیکی آپتایم و سطوح و جنبه های دهگانه آن نشان داده شده است.
هرم تعالی آپتایم
جهت کمک به درک هرچه بهتر این ساختار، در ادامه کلیاتی کوتاه و مختصر درباره برخی از ملاحظات مربوط به اجزای این مدل ارائه میگردد.
رهبری
در سطح رهبری است که سمت و سوی حرکت سازمان مشخص میگردد، و منابع مورد نیاز برای این حرکت شناسایی شده و تخصیص مییابند. میتوان به تعبیری سطح رهبری را پی ساختمان مدیریت داراییهای فیزیکی سازمان دانست. در این سطح دو جنبه بسیار مهم استراتژی و منابع انسانی قرار دارند. در اولین جنبه یکپارچهسازی فعالیتهای سازمان در مدیریت داراییهای فیزیکی با چشم انداز و راهبردهای اصلی سازمان انجام میشود. در جنبه دوم به تربیت و توسعه نیروی اسنانی لازم برای پیگیری برنامههای و اهداف مشخص شده در بخش استراتژی پرداخته میشود.
استراتژی
استراتژی و اهداف مدیریت داراییهای سازمان باید هم جهت با اهداف و استراتژی کلی سازمان تدوین گردند. در نگاه کلان می توان پیاده سازی سیستم مدیریت داراییهای فیزیکی را یکی از برنامههای کلان سازمانی برای رسیدن به اهداف اصلی آن دانست. استراتژیهای مدیریت داراییهای فیزیکی و در پی آن برنامه مدیریت هر گروه از تجهیزات سازمان سرچشمۀ معیارهای تصمیمگیری در راه رسیدن به اهداف هستند.
نیروی انسانی
تدوین استراتژیها و برنامههای مدیریت داراییهای فیزیکی به تنهایی برای رسیدن به اهداف سازمانی کافی نیست. یک سازمان به نیروی انسانی صاحب دانش و صلاحیت و با انگیزه جهت انجام عملیات مهندسی و بهرهبردرای و نگهداشت مؤثر تجهیزاتش نیاز دارد. ساختار و سیاستهای سازمانی بهعلاوه رفتارها و مدیریت تغییرات در سازمان همگی پارامترهای مؤثری هستند که بر توانایی افراد در دستیابی به بالاترین قابلیت هایشان نقش دارند. در این بین مدیریت تغییرات از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که برای بهبود عملکرد تغییر یکی از ضروریات است. آموزش مدیران، کارکنان حرفهای و نظارتی، و نیروی کار عملیات، و نگهداری و تعمیرات جهت دستیابی و حفظ دانش و صلاحیتهای لازم امری کلیدی است. با در اختیار داشتن پرسنلی با انگیزه، جابجایی و غیبت به کمترین حد رسیده و در نتیجه بهرهبردرای و نگهداشت تجهیزات بسیار موثرتر خواهد بود.
ضروریات
در سطح ضروریات، ابزارها، تاکتیکها و سیستمهای لازم برای اجرای کارهای روزانه شناسایی میگردند. استراتژی و اهداف باید تعریف شده باشند، و اکنون زمان کار جهت دستیابی به آنهاست.
مدیریت کار
مدیریت مؤثر کار بر این موضوع تمرکز دارد که در تلاش برای رسیدن به اهداف سازمانی، بیشترین کارایی را از منابع انسانی بدست آورد. برنامهریزی نگهداری و تعمیرات بر "چه کاری" و "چگونگی انجام" آنها تمرکز دارد. در حین برنامهریزی کارهایی که باید انجام شوند، و همچنین منابع و فعالیتهای مورد نیاز شناسایی میشوند. تمرکز زمانبندی بر "چه زمانی" و "توسط چه کسی" است تا اطمینان حاصل گردد که کار انجام نخواهد شد مگر اینکه تمامی منابع مورد نیاز برای انجام کار بدون تاخیرات قابل اجتناب آماده میباشند. برنامهریزی و زمانبندی مؤثر، تأثیر زیادی بر افزایش مقدار کاری که ارزش افزوده تولید میکند دارند. گاهی ممکن است که بدلیل موقعیت اضطراری لازم شود که کاری بلافاصله انجام گردد. اما برنامهریزی و زمانبندی بسیار کارآمدتر میگردد وقتی که بر حذف تاخیرات قابل اجتناب ( شامل انتظار برای قطعه، اطلاعات، ابزار مخصوص، زمانهای اضافی صرف شده برای نقل مکان) تمرکز میشود.
مراقبتهای اصلی
داراییهای فیزیکی باید جهت اطمینان از ادامه عملکردشان در سطح استانداردی که مورد نیاز سازمان است مورد تعمیرات و نگهداری قرار گیرند. بدون نگهداری و تعمیراتی مؤثر، بهدلیل هزینهها و زمانهای خارج از سرویس بالا، تجهیزات نمیتوانند اهداف و استراتژی سازمان را تأمین نمایند. تاکتیکهای نگهداری و تعمیرات باید در شرایط کارکردی که تجهیزات مورد بهرهبردرای قرار میگیرند بهطور مؤثری پاسخگوی حالات و پیامدهای خرابی باشند.
مدیریت مواد
جهت انجام مؤثر فعالیتهای فنی در مدیریت داراییهای فیزیکی، لازم است در مرحله ساخت و انجام نگهداشت در زمان و مکان مناسب تجهیزات و قطعات مناسب برای استفاده آماده باشند . اغلب عدم وجود قطعه به معنی عدم امکان انجام کار است. این موضوع سبب میشود که مدیریت مواد MRO به هنگام انجام کار، یک شریک کلیدی برای نگهداری و تعمیرات موثر باشد.
مدیریت عملکرد
پارامترهای عملکرد باید رفتارهایی را به پیش ببرند که از اهداف و استراتژی سازمان پشتیبانی کرده، و پیشرفت این تلاشها را اندازه گیری نمایند. نشانگرهای عملکرد بر اساس اهداف سازمان و چگونگی پشتیبانی فعالیت گروههای مختلف از این اهداف تدوین میشوند. شاخصهایی که نقاط ضعف و دلایل آنها را «قبل» از وقوع هرگونه حادثه و یا تحمیل ضرر مشخص کرده، نتایج حاصل از عملکرد کنونی در آینده را پیشبینی نموده و اقدامات مناسب برای بهبود وضعیت آتی را به ما نشان میدهند، اصطلاحاً شاخصهای عملکردی پیشنگرانه[2] نامیده میشوند. همچنین به شاخصهایی که فعالیتهای انجام گرفته از گذشته تاکنون را ارزیابی میکنند، اصطلاحاً پسنگرانه[3] گفته میشود. مشکلی که در مورد شاخصهای پسنگرانه جلب توجه میکند این است که این شاخصها، نقاط ضعف و دلایل آنها را «بعد» از وقوع حوادث و متحمل شدن ضررهای سنگین نشان میدهند. البته توجه به این نکته ضروری است که استفادهی «توأم» از شاخصهای پیشنگرانه و پسنگرانه است که سازمان را به سمت نتایج مطلوب و مورد انتظار از سنجش عملکردها، سوق میدهد. نشانگرهای پیش نگرانه پیشرفت بسیار ارزشمند هستند چرا که از وضعیت عملکرد در آینده خبر میدهند، یک مجموعه مؤثر از پارامترهای عملکرد هم باید شامل شاخصهای پیش نگرانه و هم شاخصهای پس نگرانه باشد و بین تعداد این دو نوع شاخص عملکرد و میزان استفاده از هر یک باید تعادلی برقرار شود.
سیستمهای پشتیبانی و مدیریت
سیستمهای پشتیبانی و مدیریت ابزارهایی برای ذخیره اطلاعات جهت ایجاد امکان بازیابی و استفاده برای آنالیز است. اطلاعات باید دقیق و متناسب باشند. افرادی که این اطلاعات را جمعآوری میکنند، حتی اگر خودشان از این اطلاعات استقاده نکنند، باید از ارزش آنها برای سازمان کاملاً آگاه باشند. در غیر اینصورت کیفیت پایین اطلاعات منتج به تصمیماتی با کیفیت پایین میگردد. یک سیستم مدیریت کامپیوتری نگهداشت CMMS یا سیستم مدیریت تجهیزات و داراییهای بنگاه EAMS یا برنامهریزی منابع بنگاه ERP ابزاری بینهایت کارا در برنامهریزی نگهداری و تعمیرات و آنالیز اثر بخشی تاکتیکهای نگهداری و تعمیرات است. یک سیستم CMMS یا EAMS که با سایر برنامهها ( مثلاً مدیریت مواد MRO، خرید، مالی و حسابداری) ممزوج شده باشد ایجاد سریع تصویری کلی برای انجام تصمیمات به موقع و صحیح برای مدیریت داراییهای فیزیکی را تسهیل مینماید.
انتخاب تعالی
تمرکز سطح "انتخاب تعالی" بر حرکت از "خوب" به سمت "عالی" است. استفاده از رویکردهای پایین به صورت ترکیبی میتواند موثرتر از تمرکز بر روی یکی از آنها باشد. اما سازمانهای می توانند با توجه اهداف و راهبردهای ویژه خود توسعه در یکی از این جنبهها را انتخاب و پیشرفت در آن جنبه را با اولویت بیشتر دنبال کنند. توصیه روش آپتایم هم بر انتخاب یکی از این استراتژیهای در ابتدای کار و تقویت آن جنبه از تعالی است. به تجربه انتخاب و اولویت دادن به رویکردهای مبتنی بر تجهیزات به جهت تاثیر و نتایج ملموس و سریعتر
رویکردهای مبتنی بر تجهیزات
سازمانها در مدیریت داراییهای مؤثر از رویکرد پیشکنشی برای مدیریت خرابیها، قبل از وقوعشان، استفاده میکند. اینکار با استفاده از ساختار تفکر پیشکنشی نگهداشت قابلیت اطمینان محور (RCM) میسر می شود. در این تفکر کارکردهای تجهیز، خرابیهای کارکردی، حالات (وعلل) خرابی، الگوهای خرابی ( وابسته یا غیر وابسته به عمر)، و پیامدهای مربوطه تحلیل شده و برنامهها و تاکتیکهای متناسب نگهداری و تعمیرات که پیامدهای خرابی را کاهش دهند تدوین می گردند. اما همواره در شرایطی که بروز خرابی و یا مشکلات عملکردی بروز خواهند کرد. در این شرایط نیز وجود زیر ساخت اطلاعاتی و فرایندی لازم برای تحلیل علل ریشه خرابی (RCA) و تدوین راهکارها و برنامههای جلوگیری از بروز مجدد آنها ضروری است.
آنچه گفته شد بیشتر بر دوره بهرهبرداری از تجهیز متمرکز بوده است. اما در مدیریت داراییهای فیزیکی طراحی، خرید و ساخت پیش کنشی بیشتر از بهرهبرداری و نگهداشت برنامهریزی شده در بهینه سازی ارزش آفرینی داراییهای موثر است. در این مراحل از چرخه عمر تجهیز استفاده از تکنیکهایی نظیر آنالیز هزینههای چرخه عمر دارایی (LCC) در فاز حصول و یا استفاده از روشهای مدیریت ریسک طراحی همچون آنالیز حالات و علل و حساسیت خرابیها (FMECA) توصیه می شوند.
متدهای مبتنی بر کار گروهی
متدهای مبتنی بر کار گروهی بر روی استفاده از دانش بیشتر، و دیدگاههای گوناگون گروهها برای بهبود عملیات، و نگهداری و تعمیرات تمرکز دارند. فقط از طریق ارتباطات قوی میتوان قدرت یک گروه را به طور کامل و موثر به کار گرفت. اهداف بسیار بزرگتری قابل دسترس هستند اگر گروههای مهندسی، بهرهبرداری و نگهداشت با هم بهعنوان یک تیم با اهداف مکمل کار کنند. در این همکاری ایشان میتوانند الزامات و زمینههای بهبود عملکرد تجهیزات و فرایندهای عملیاتی را تشخیص دهند. در آنالیزهای خرابی (مثلاً آنالیز علل و ریشه ها RCA) و ایجاد و توسعه تاکتیکهای نگهداری و تعمیرات ( مثلاً نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM) باید از رویکردی استفاده کرد که از این منابع دانش (کارکنان عملیات و نگهداری و تعمیرات) استفاده شود؛ چرا که حضور منابع انسانی توانمند در سازمان به همراه توسعه زیر ساخت لازم برای انتقال و مدیریت دانش آنها کلید موفقیت در پیاده سازی مدیریت داراییهای فیزیکی است.
بهینهسازی فرآیند
مجموع فعالیتهای سازمان در تولید و یا ارائه هر نو خدمتی فراینددهای سازمان را میسازند. می توان فرایندها را در ردههای مختلف تقسیم بندی کرد. فرایندهای پیچیده و ساده و یا فرایند های اصلی و پشتبان. به عنوان مثال در بخش نگهداشت فرایند شش مرحلهای مدیریت کار یک فرایند اصلی است که فرایندی مانند فرایند تحویل قطعه یدکی آن را پشتیبانی میکند. فعالیت پیچیدهای چون مدیریت چرخه عمر داراییهای فیزیکی مجموعه بسیار گستردهای از فرایندهای اصلی و پشتیان را درتقریبا تمامی گسترده سازمان شامل میشود. این فعالیتهای از برآورد نیازها و ثبت الزامات مشتریان شروع شده و اکثر فرایندهای مدیریت مهندسی، مدیریت بهرهبرداری و نگهداشت، تدارکات و انبارداری شامل این حوزه میشوند. مدیریت بهینه این مجموعه بسیار گسترده از فعالیتهای نیاز به صرف انرژی و زمان بسیار و همچنین تغییرات گسترده فردی و فرهنگی را می طلبد.
تلاش خواهیم کرد خلاصه کتاب زمان در دسترس (آپتایم) به زودی در سایت مداف قرار بگیرد.