مقالات علمی در خصوص مدیریت دارایی های فیزیکی

    امتیاز کاربران

    ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال

    مدیریت دارایی های فیزیکی یک سیستم جامع را پایه ریزی می کند و یکی از مأموریت های آن هم اطمینان یافتن از دستیابی به اهداف است. یعنی مدیریت دارایی های فیزیکی باید اطمینان حاصل کند که مسیری که در آن قرار دارد منجر به نتایجی می شود که پیش بینی کرده است. انجام این جنبه از مدیریت دارایی های فیزیکی بدون استفاده از شاخص ها امکان پذیر نیست. پارامترهای اندازه‌گیری عملکرد، نحوه عملکرد بخش‏های مختلف، نقاط ضعف و قوت را مشخص می‏کند. هدف اصلی اندازه‌گیری عملکرد تأثیر بر روی رفتار به نحوی است که به سازمان کمک کند تا به اهدافش دست یابد. به‏ طورکلی نگهداری و تعمیرات فرایندی است که در آن ورودی‏ها به خروجی‏هایِ قابل استفاده، تبدیل می‏شود. شکل زیر المان‏های این فرایند و موقعیت مهم اندازه‌گیری عملکرد را نشان می‏دهد.


    مدیریت دارایی¬های فیزیکی یک سیستم جامع را پایه¬ریزی می¬کند و یکی از مأموریت¬های آن هم اطمینان یافتن از دستیابی به اهداف است. یعنی مدیریت دارایی¬های فیزیکی باید اطمینان حاصل کند که مسیری که در آن قرار دارد منجر به نتایجی می¬شود که پیش¬بینی کرده است. انجام این جنبه از مدیریت دارایی¬های فیزیکی بدون استفاده از شاخص¬ها امکان پذیر نیست. پارامترهای اندازه‌گیری عملکرد، نحوه عملکرد بخش‏های مختلف، نقاط ضعف و قوت را مشخص می‏کند. هدف اصلی اندازه‌گیری عملکرد تأثیر بر روی رفتار به نحوی است که به سازمان کمک کند تا به اهدافش دست یابد. به‏ طورکلی نگهداری و تعمیرات فرایندی است که در آن ورودی‏ها به خروجی‏هایِ قابل استفاده، تبدیل می‏شود. شکل زیر المان‏های این فرایند و موقعیت مهم اندازه‌گیری عملکرد را نشان می‏دهد.

    امروزه شرکت‌ها در بازار جهانی با رقابت‌های بزرگ و زیادی روبرو هستند و به جهت باقی ماندن در این رقابت‌ها روزبه‌روز در حال تغییر هستند. سؤال این است که چگونه ممکن است سازمان‌هایی که با این سرعت در حال تغییر هستند بدون وجود سیستمی برای مشخص نمودن اینکه آیا در حال پیشرفت هستند یا خیر، بر روی بهبود تمرکز کنند؟ از طرف دیگر نقاط آسیب‌پذیر موجود و به‌تبع آن راه‌حلی برای برطرف نمودن آن‌ها، در صورتی مشخص می‌شوند که "عملکرد"‌های جاری در بخش‌های مختلف سازمان سنجیده و اندازه‌گیری شوند. در این راست،مدیران برای راهبری سازمان یا شرکت مطبوع خود در جهت اهداف و استراتژی‌های تعیین‌شده، به ابزاری از ابزارهای مدیریت عملکرد، به نام «شاخص‌های کلیدی عملکردی» نیاز دارند.
    از طرفی، در وضعیت رقابتی کنونی بازار تجارت، دیدگاه استراتژیک به مدیریت عملکرد، بر میزان اثربخشی  و نتایج عملکردهای جاری تمرکز دارد. برای برآورده کردن این دیدگاه استراتژیک، شاخص‌های کلیدی عملکردی باید به‌گونه‌ای تعریف و استفاده شوند که نتایج حاصل از آن‌ها نمایانگر وضعیت کنونی شرکت یا سازمان باشد، نقاط آسیب‌پذیر را نشان دهد و با انجام آنالیزهایی بتوان مشکلاتی را که باعث کاهش میزان شاخص‌ مربوطه شده، تشخیص داد. همچنین شاخص کلیدی باید بتواند اطلاعات مناسبی به‌منظور بهبود وضعیت آتی‌ به دست داده و درنهایت افراد مسئول را به سمت راه‌حلی برای برطرف نمودن مشکل هدایت نماید.

    شاخص‌هایی که با تغییر خود، نقاط ضعف و دلایل آن‌ها را "قبل" از وقوع هرگونه حادثه و یا تحمیل ضرر مشخص کرده، نتایج حاصل از عملکرد کنونی در آینده را پیش‌بینی نموده و اقدامات مناسب برای بهبود وضعیت آتی را به ما نشان می‌دهند، اصطلاحاً شاخص‌های عملکردی پیشگیرانه  نامیده می‌شوند. همچنین به شاخص‌هایی که فعالیت‌های انجام‌گرفته از گذشته تاکنون را ارزیابی می‌کنند، اصطلاحاً پس‌نگرانه  گفته می‌شود. مشکلی که در مورد شاخص‌های پس‌نگرانه‌ جلب‌توجه می‌کند این است که این شاخص‌ها، نقاط ضعف و دلایل آن‌ها را "بعد" از وقوع حوادث و متحمل شدن ضررهای سنگین نشان می‌دهند. البته توجه به این نکته ضروری است که استفاده‌ی "توأم: از شاخص‌های پیشگیرانه و پس‌نگرانه است که سازمان را به سمت نتایج مطلوب و مورد انتظار از سنجش عملکردها، سوق می‌دهد. همان‌طور که گفته شد، درنهایت شاخص‌ها باید بتوانند به راه‌حلی برای رفع مشکل اشاره کنند؛ بنابراین علاوه بر دسته‌بندی پیشگیرانه و پس‌نگرانه، به زنجیره‌ای از شاخص‌های عملکردی «وابسته» به یکدیگر نیاز داریم که در «سطوح» مختلفی مطابق  شکل زیر تعریف شوند و پله به پله ما را به سمت حل مشکل موجود هدایت کنند؛ دقت کنید که شاخص‌ها از بالاترین سطح هرم به سمت پایین‌ترین سطح آن، تعیین می‌شوند و شاخص‌های هر سطح، آنچه را که بر روی شاخص‌های سطح بالاتر از خود تأثیرگذار است را نمایان می‌کنند.

    استفاده‌ی "توأم: از شاخص‌های پیشگیرانه و پس‌نگرانه است که سازمان را به سمت نتایج مطلوب و مورد انتظار از سنجش عملکردها، سوق می‌دهد. همان‌طور که گفته شد، درنهایت شاخص‌ها باید بتوانند به راه‌حلی برای رفع مشکل اشاره کنند؛ بنابراین علاوه بر دسته‌بندی پیشگیرانه و پس‌نگرانه، به زنجیره‌ای از شاخص‌های عملکردی «وابسته» به یکدیگر نیاز داریم که در «سطوح» مختلفی مطابق  شکل تعریف شوند و پله به پله ما را به سمت حل مشکل موجود هدایت کنند؛ دقت کنید که شاخص‌ها از بالاترین سطح هرم به سمت پایین‌ترین سطح آن، تعیین می‌شوند و شاخص‌های هر سطح، آنچه را که بر روی شاخص‌های سطح بالاتر از خود تأثیرگذار است را نمایان می‌کنند.

    درواقع اولین سطح هرم یعنی شاخص‌های استراتژی سازمانی، آنچه را که برای مدیریت ارشد سازمان اهمیت دارد اندازه‌گیری می‌کنند. بنابراین شاخص‌های این سطح، جهت حرکت را مشخص نموده و شاخص‌های سطوح پایین‌تر به سازمان کمک می‌کنند تا تلاش‌های بخش‌های مختلف بر روی اهداف و استراتژی‌های تعیین‌شده متمرکزشده و با نشان دادن عکس‌العمل به‌موقع به مشکلات کوچک، از بزرگ شدن آن‌ها جلوگیری شود. شاخص‌های کلیدی عملکردی هر بخش از سازمان در سطوح 2 تا 5 هرم فوق، باید توسط مدیر و کارشناسان همان بخش و به‌صورت وابسته، زنجیروار و هوشمندانه طی جلساتی تعریف ‌شوند. اگر این وابستگی و اتصال بین شاخص‌ها وجود نداشته باشد تشخیص و بنابراین برطرف نمودن مشکل موجود، امکان‌پذیر نخواهد بود.

    معرفی شاخص‌های سطوح مختلف
    شاخص سطح اول هرم:  شاخص‌های کلیدی استراتژی سازمانی
    از این شاخص‌ها، همان‌طور که قبلاً نیز بیان شد به‌عنوان شاخص‌های استراتژیک طولانی‌مدت  یاد می‌شود که مدیریت ارشد یک مجموعه، از آن‌ها برای برنامه‌ریزی در جهت رسیدن به اهداف شرکت مطبوع خود بهره می‌برد. از میان شاخص‌های مشهور در این سطح از هرم می‌توان به «هزینه‌ی کل تولید هر واحد از محصول» اشاره کرد.
    شاخص سطح دوم هرم: شاخص‌های کلیدی مالی
    با توجه به فعالیت‌ها، فرایندها و تجهیزات مهم و تأثیرگذار شناسایی‌شده، تعدادی شاخص کلیدی در سطح دوم هرم، یعنی شاخص‌های مالی درزمینه‌های نگهداری‌وتعمیرات، تولید و انبار تعریف می‌شوند. این شاخص‌ها به‌منظور اطمینان حاصل نمودن از حرکت تمامی قسمت‌ها و زیر بخش‌های آن‌ها در جهت برآورده نمودن اهداف برنامه‎‌ی استراتژیک استفاده می‌شوند. به‌عنوان‌مثال می‌توان به شاخص کلیدی «هزینه‌های نت در هر واحد از محصول تولیدشده» اشاره کرد. این شاخص برای تحلیل‌های طولانی‌مدت مناسب است ولی نباید به‌تنهایی استفاده شود.
    شاخص سطح سوم هرم: شاخص‌های اثربخشی و کارآمدی
    اثربخشی نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که یک بخش از واحد یا به بیان بهتر، یک کارکرد، با چه کیفیتی در جهت اهداف یا نیازهای آن واحد عمل می‌کند. اثربخشی به‌صورت خاص درزمینۀ نگهداری‌وتعمیرات، می‌تواند بیان‌گر رضایت کلی شرکت از ظرفیت و شرایط دارایی‌هایش باشد. درمجموع باید گفت که شاخص‌های اثربخشی، بر روی چگونگی اجرای یک کار یا کیفیت انجام آن کار تمرکز دارند و نه بر درستی آن. ولی شاخص‌های کارآمدی، بر روی صحیح بودن فرایند یا کارکرد و اینکه آیا فرایند و کارکرد، نتیجه‌ی موردنظر را به دست می‌دهد یا خیر، تمرکز دارند. شاخص‌های این سطح از هرم درواقع باید اثربخشی و کارآمدی شاخص‌های تاکتیکی را بسنجند و از اینکه شاخص‌های عملکردی تاکتیکی در راستای حمایت از شاخص‌های کلیدی مالی باشند اطمینان حاصل کنند.

    شاخص سطح چهارم هرم: شاخص‌های تاکتیکی
    شاخص‌های تاکتیکی درواقع شاخص‌های سطح آخر هرم یعنی شاخص‌های کارکردی را در بازه‌‌های زمانی مثلاً سه‌ماهه مانیتور می‌کنند. این بازه‌ی زمانی نسبتاً کوتاه، اجازۀ ایجاد نمودارهایی  از تغییرات شاخص‌های تاکتیکی را می‌دهد که با مانیتور کردن آن‌ها، تغییرات بایسته‌ای که به‌وسیله‌ شاخص‌های کارکردی تعیین می‌شوند را درخواهیم یافت. تغییرات لازم می‌توانند قبل از اینکه شاخص‌های اثربخشی و کارآمدی قسمت مربوطه به حدی تحت تأثیر قرار بگیرند که اهداف مالی در بازه‌ی زمانی موردنظر (شاخص‌های کلیدی مالی) از دست بروند، اعمال شوند.
    شاخص‌های تاکتیکی بر روی فرایندهای منفرد و خاصی از کارکرد مربوطه تمرکز می‌کنند؛ به‌عنوان‌مثال بر روی فرایندهای منفرد و خاصی از نگهداری‌وتعمیرات. اگرچه بهینه کردن یک فرایند از بین فرایندهای نگهداری‌وتعمیرات، ممکن است بر روی فرایندهای دیگر تأثیر منفی بگذارد. این تأثیر منفی بالقوه خود نشان‌دهنده‌ی لزوم استفاده از شاخص‌های اثربخشی و کارآمدی است. در این مورد خاص، این شاخص‌ها (منظور شاخص‌های اثربخشی و کارآمدی است) کارکرد کلی نگهداری‌وتعمیرات را مورد ارزیابی قرار می‌دهند ولی شاخص‌های تاکتیکی، یکی از فرایندهای خاص نگهداری‌وتعمیرات را ارزیابی می‌کنند.
    شاخص سطح پنجم هرم: شاخص‌های کارکردی
    اگر مثال بالا را دنبال کنیم به زبان ساده و همان‌طور که از نام این شاخص‌ها برمی‌آید، این شاخص‌ها نشان می‌دهند که هرکدام از کارکردهای خاص نگهداری‌وتعمیرات چگونه عمل می‌کنند. از میان تمام شاخص‌های کارکردی موجود، نیاز به استفاده از آن‌هایی است که شاخص‌های سطح بالاتر یعنی شاخص‌های تاکتیکی انتخاب‌شده را پشتیبانی می‌کنند.
    شاخص‌ها باید یکپارچه و وابسته باشند تا یک دید کلی از استراتژی و اهداف کلی و خاص سازمان را ایجاد کنند. برای توسعه شاخص‌های عملکردی مراحل زیر را باید مدنظر قرارداد:
    1. شفاف کردن اهداف استراتژی سازمان
    2. ممزوج کردن فرایندهای اصلی سازمان با اهداف سازمان
    3. تمرکز بر روی فاکتور‏های حساس موفقیت در هر فرایند
    4. دنبال کردن روند عملکرد و مشخص کردن مشکلات محتمل
    5. مشخص کردن راه‌حل برای مشکلات

    فرایند پیاده‌سازی یک شاخص جدید در سازمان شامل قدم‏های زیر است:
    1. تشخیص نیاز یک شاخص جدید با مشخص کردن چالش‌های جدید
    2. اطمینان از حمایت مدیران از شاخص تعریف‌شده با حضور آن‌ها در فرایند تعریف شاخص
    3. ایجاد یک تیم پیاده‌سازی که با اهداف استراتژیک سازمان آشنا است، این تیم باید از لایه‏های مختلف سازمان باشد
    4. ایجاد و توسعه یک مدل عملکردی از سازمان که اهداف، استراتژی و فاکتورهای حساس موفقیت سازمان را در کنار شاخص‌های عملکردی قرار دهد.
    5. درک صحیح از اهداف و استراتژی‌های سازمان با طبقه‌بندی کردن آن‌ها در لایه‏های مختلف کارکردی، تاکتیکی، مالی و کارایی
    6. تعیین فعالیت‌های که بیشترین تأثیر را بر روی عملکرد سازمان دارند
    7. استخراج شاخص‌های عملکردی؛ در این مرحله باید با رده‏های مختلف مدیریتی جهت تعیین اینکه چه کسی باید روند شاخص‌ها را پیگیری کند، چگونه و با چه فواصلی پیگیری کند، و تعیین میزان هدف شاخص‌ها مشورت شود.
    8. برقرار کردن زیرساخت‏های ضروری (معمولاٌ CMMS) برای شاخص‌های عملکردی
    9. ارزیابی مجدد سیستم جهت اطمینان از پایدار بودن سیستم با شاخص‌های تعریف‌شده
    9. اطمینان از بهبود مستمر و به‌روزرسانی سیستم

    بسیاری از بخش‏ها را نمی‏توان با یک فاکتور ارزیابی کرد. بهترین اثرگذاری زمانی است که از چندین فاکتور استفاده شود. همچنین لازم به ذکر است که بهره‌گیری از شاخص‌های مؤثر و کارا در یک سازمان برای سازمان مشابه، استراتژی خوبی به شمار نمی‏آید.
    یک سیستم مدیریت عملکرد ایده آل نیازمند موارد زیر است:
    - همکاری بلندمدت برای تعریف و پیاده‌سازی اهداف و شاخص‌ها. کل سازمان باید در این فرایند درگیر باشد.
    - ارتباط دادن شاخص‌های تعریف‌شده با منابع اختصاص داده‌شده. شاخص‌های تعریف‌شده باید پشتیبانی شوند
    - سیستم‌های پشتیبانی (CMMS) باید به‌راحتی و دقت اجازه بررسی هزینه‏ها و سایر مقادیر را در اختیار کاربر قرار دهند.


    امتیاز کاربران

    ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال

    وقتی صحبت از نگهداری و مدیریت دارایی به میان می آید، هر صاحب کسب و کاری می خواهد در مورد نرم افزاری که برای مدیریت دارایی سازمانی به کار می گیرد، اطلاعات داشته باشد و اطمینان پیدا کند که نرم افزار مورد نظر، قابلیت های مورد نیاز سازمان را برآورده می کند. این به این دلیل است که دارایی های فیزیکی برای موفقیت یک سازمان بسیار مهم هستند و مدیریت نادرست آن ممکن است هزینه زیادی برای کسب و کار داشته باشد. در تحقیق در مورد بهترین نرم افزار مدیریت دارایی سازمانی، اساساً با EAM ها و CMMS ها روبرو خواهید شد. این دو نرم افزار متفاوت هستند و در واقع اهداف متفاوتی دارند. بنابراین، ضروری است که قبل از انتخاب هر یک از آنها برای کسب و کار خود، ویژگی ها و مزایای آنها را به درستی درک کنید. ابتدا تعریفی از EAM و CMMS خواهیم داشت.

    EAM چیست؟
    EAM مخفف Enterprise Asset Management است و نرم افزاری است که به طور کلی بر حفظ دارایی ها برای کل چرخه عمر آنها و به حداکثر رساندن پتانسیل دارایی در طی چرخه عمر دارایی تمرکز دارد. EAM داده‌ها را از منابع، دارایی‌ها و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مختلف دریافت و ادغام می‌کند و به کاربران اجازه می‌دهد از هر کجا به این داده‌ها دسترسی داشته باشند. همچنین اطلاعات جمع آوری شده در مورد دارایی ها را به استراتژی و عملکرد سازمان مرتبط می کند. نرم افزار EAM توسط مدیران تعمیر و نگهداری استفاده می شود. با این حال، از آنجایی که EAM دید بسیار خوبی به KPIها (شاخص های کلیدی عملکرد) در سراسر سازمان ارائه می دهد، توسط رهبران تجاری، تحلیلگران داده، مدیریت مواد، بخش های تدارکات و حسابداری نیز استفاده می شود.

    CMMS چیست؟
    CMMS که مخفف عبارت Computerized Maintenance Management System می باشد، نرم افزاری است که عمدتاً بر تعمیر و نگهداری، هماهنگی و ارتباطات تمرکز دارد. این نرم افزار عمدتاً به تخمین و تامین و تحویل کالا برای استفاده واحدهای نگهداری و تعمیرات و بهره برداری، برنامه‌ریزی تعمیر و نگهداری، مدیریت درخواست کار و دستورکارها و بطور کلی فرآیندهای مربوط به اجرای یک کار مطابق فرآیند مدیریت کار کمک می‌کند. این نرم افزار توسط متخصصان تعمیر و نگهداری و مدیران تاسیسات استفاده می شود.

    CMMS EAM

    مقایسه نرم افزارهای EAM و CMMS

    1. اهداف نرم افزار
    هدف اصلی نرم افزار EAM، بهینه سازی استفاده از دارایی ها و کیفیت آنها و در عین حال، کاهش هزینه ها است. استفاده از این نرم افزارها به کاهش هزینه عملیات انجام شده نگهداری و تعمیرات دارایی ها کمک می کند. علاوه بر این، این نرم افزارها استفاده مؤثر و کامل از دارایی ها را تضمین می کند زیرا دارایی ها را از زمان خرید خود ردیابی می کند و به یافتن دارایی های غیرفعال کمک می کند. سازوکار EAM دارای ویژگی های تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان است که به تصمیم گیری درست در زمان مناسب کمک می کند.
    در مقابل، نرم افزار CMMS به جمع آوری اطلاعات دقیق برای تصمیم گیری در فعالیت های تعمیر و نگهداری کمک می کند. CMMS بر نگهداری پیشگیرانه تاکید زیادی دارد و نقش مهمی در مدیریت دارایی و مدیریت موجودی ایفا می کند و لذا کمک بزرگی به افزایش بهره وری و صرفه جویی در هزینه ها می کند.

    2. رویکرد محدود، در مقابل رویکرد مبتنی بر کل چرخه عمر
    در حالی که هدف CMMS افزایش عمر دارایی ها است، EAM بر روی استفاده از حداکثر پتانسیل دارایی در طول چرخه عمر خود تمرکز می کند. گزارش های EAM حاوی معیارهای بسیار دقیق تری نسبت به CMMS می باشد. EAM از تمام چرخه عمر دارایی‌ها را از خرید و راه‌اندازی تا بهره برداری و نگهداری و نهایتا در بر می گیرد. در حالی که تمرکز CMMS بیشتر زمانی است که دارایی از قبل راه‌اندازی شده باشد (بیشتر روی تعمیرات و نگهداری دارایی های در حال بهره برداری تمرکز دارد و نگاه چرخه عمر محور به دارایی ندارد)

    3. اتوماسیون در مقابل تحلیل استراتژیک
    ایده زمینه ای نرم افزار‌های CMMS جایگزینی سوابق نگهداری دستی با نرم‌افزار های خودکار و به نوعی مکانیزاسیون است که در نهایت منجر به کاهش هزینه ها می شود، در حالی که نرم افزار مدیریت دارایی سازمانی (EAM) تمرکز خود را بر وابستگی متقابل بین دارایی ها و نحوه تأثیر آنها بر استراتژی سازمانی قرار می دهد. نرم افزار EAM نقش مدیریت دارایی را در تصویری بزرگ نمایش می دهد و از داده های تلفیقی برای تجزیه و تحلیل هزینه چرخه عمر استفاده می کند.

    4. نگهداری پیشگیرانه در مقابل پیش بینی
    در حالی که هر دو پلتفرم EAM و CMMS با تعمیر و نگهداری پیشگیرانه سروکار دارند، راه‌حل‌های نرم‌افزاری متنوع در نرم افزارهای EAM گام را کمی فراتر گذاشته و از طریق فناوری‌های پیشرفته مانند حسگرهای اینترنت اشیا (IoT)، نظارت از طریق هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد یا Drone) و غیره، نگهداری پیش‌بینی‌کننده (Predective) مبتنی بر تحلیل را ممکن می‌سازند.

    چگونه EAM مناسب برای کسب و کار خود انتخاب کنیم؟
    انگیزه پیاده سازی نرم افزار مدیریت دارایی در یک سازمان، صرفه جویی در هزینه و زمان است. شما به نرم افزاری نیاز دارید که برای نیازهای مدیریت دارایی شما مناسب باشد. با این حال، قبل از انتخاب EAM یا CMMS، باید به چند سوال پاسخ دهید:
         - کسب و کار شما می خواهد کدام دارایی های فیزیکی را مدیریت کند؟
         - سبد همه دارایی هایی که برای تجارت شما مهم هستند را مشخص کرده اید؟
         - ماشین آلات، وسایل نقلیه و امکانات سازمان شما شامل چه مواردی می باشد؟
         - همسویی نگهداری و مدیریت دارایی با اهداف استراتژیک سازمان چگونه تعریف شده است؟
         - رویه های موجود نگهداری و مدیریت دارایی در سازمان شما شامل چه مواردی می باشند؟
         - فرآیندهای شما چقدر پیچیده و متمایز هستند؟
         - سطح سفارشی سازی مورد نیاز چه میزان است؟
         - کدام سیستم های سازمانی موجود در حال حاضر وجود دارد؟

    انتخاب راه حل EAM که می تواند به راحتی با سیستم های موجود ادغام شود بسیار مهم است. اینکه چه ویژگی هایی نیاز دارید، آیا برنامه هزینه و فرصت برای به فعلیت رساندن دارید، و در نهایت برای حل چه چالش هایی تلاش می کنید از مهم ترین سوالاتی است که باید به آنها پاسخ دهیم.

    سوالات بالا به تعیین سوال اساسی انتخاب EAM یا CMMS کمک می کند. در مورد شرکت های بزرگ که دارایی های متنوع و متعدد در سراسر مناطق جغرافیایی مستقر هستند، EAM می تواند انتخاب مناسب تری باشد. در حالی که در شرکت های با اندازه سبک و متوسط، CMMS می تواند اتوماسیون تعمیر و نگهداری را انجام دهد و با سرمایه گذاری کمتری، حداکثر صرفه جویی را استخراج کند. نکته اصلی این است که اگر انتظار از نرم افزار صرفاً پیگیری و مدیریت فعالیت های تعمیر و نگهداری باشد، CMMS بهترین گزینه است. با این حال، اگر عملیات بزرگی دارید و تصمیم‌گیری هوشمندانه‌تر نیاز روز سازمان شما می باشد، ممکن است EAM بهترین گزینه برای شما باشد.
    هنگامی که الزامات مدیریت دارایی سازمان خود را درک کردید، می توانید به سمت انتخاب نرم افزار مناسب مدیریت دارایی برای سازمان خود حرکت کنید. به شدت توصیه می شود که استقرار نرم افزار وب پَم را در نظر بگیرید. این نرم افزار ماژول های مکمل متعددی از جمله مدیریت اطلاعات دارایی ها و مدیریت کار را ارائه می دهد و به شما کمک می کند تا کسب و کارتان چابک و ناب شده و بهترین راه حل را در کلاس جهانی، برای برنامه ریزی، مدیریت و نگهداری دارایی های شما در یک پلت فرم تحت وب ابری، ارائه می نماید.


    © 2024 تمامی حقوق سامانه، محفوظ و هرگونه کپی برداری از مطالب سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.